برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 2
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 25
کجایی جان دل خستم؟
که من درهارو به روم بستم
تا تو در بزنی
بیایی به جسم رنجورم
گاه تو سربزنی
که هم آغاز و پایانی
و هم آشکار و پنهانی
و هم منشور و شریانی
تو قوچاخان دورانی.
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 37
من قاصد مقصوره هایی سست و بی حاصل
تو کاسب چهار سوق پر سودی
تنها مسیرم دوریست باطل
اما تو از آغاز بر یوفو سوار بودی
با من جهانت عشق داشت اما پر از غم بود
با من همیشه انگار یک چیز کم بود
با من تمام قطعیت ها وهم مبهم بود
این مرد تنها در مسیر عشق مصمم بود.
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 36
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 58
تو یک زیستن به من بدهکاری
زیر آفتاب رو چمن غلتیدن
انعکاس نور خورشیدو
از موهای خنیاگرت دیدن
با تو تا مرگ غصه ها رفتن
تا سحرگاه زیر باران رقصیدن
بی مهابا به شهر خندیدن
چشمای پاکتو پرستیدن
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 73
انگار همین دیروز بود که با شعف از پیروزی شگرف زلنسکی تعریف میکردی، دلیل شوق تو رو شاید امروز بشه درک کرد.
روزت مبارک قهرمان.
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 85
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 84
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 86
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 123