میدوم، میدوم و میدومو محکومم به سستی. پدری ک در سیر کردن شکم خانواده اش مانده و آن ها او را گناهکار میپندارند.
حرف بزن؛ با من حرف بزن و بگو که دیگر توان له شدن شعور و شخصیتت را نداری. بگو ذهن و جسمت دیگر یارای زیستن ندارند. بگو و نفهم. نفهم مزه ی مشت هایی که به صورتم میزنی را، نفهم عطشم برای پایان این روزمرگی را.
خان
!?Did you really kissed that Snickers...برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 147