به درون می کشی مرا، چونان گردآبی که همت به پاره کردن گرده ام بسته است. دور می خورد ، به درون می کشاند و می دراندم. به مغز که می رسم مرا پس می زند، پرت می کند به نا کجا.
نه تو سرآب بوده ای نه من آنقدرم احمق که هفت بار یک اشتباه را تکرار کنم و جهانی را یک عمر به دور خریتم بچرخانم، بچرخانم و بدرانم.
فرو می کشی مرا، فرو می کشی و می کُشی مرا، فرو می کشی و می کُشی و می پاشی هر ذره ذره را به دور دست ها.
دروغ بوده ای از ابتدا؟! چه ساده بود لوح من، چه ساده می شوی جدا، چه پر امید بوده ام، چه نا امید بوده ای شما. دروغ بود از ابتدا؟! اگر نه پس چرا...؟
پس پشم!: کاش ترازو داشتیم و عادل بودیم.
Date of idea: 20 jun 2017
خان
i'm falling down
don't believe for just one second i'm
forgetting you
i'm trying to
i'm dying to
David Bowie
برچسب : نویسنده : animadversion13 بازدید : 157